این پرونده همچنان باز است

فرازها و فرودها
این پرونده همچنان باز است
مطالب این وبلاگ کاملا شناور، موقتی و پایان باز است

میخواید در مورد من بیشتر بدونید؟ برید به بخش "درباره من"
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
پنجشنبه, ۱ دی ۱۴۰۱، ۰۱:۲۰ ق.ظ

کلی چیز

خدای من! 

از کجا باید بگم اصلا؟ 

از هیچ جا؛  درست مثل همین الان که به خودم میگم انقباضش رو کمتر کن! 

حس میکنم همس دیگه مثل قبل نیست. شایدم من مثل قبل نیستم. نمیدونم 

اما یه چیزی تغییر کرده

یه چیزی شبیه به اینکه منم خواسته دارم

نمیدونم

زندانه این؟ 

تغییری که من رو میترسونه

حتی شد دعوا بعدش آشتی ولی خب

همش به خودم میگم باید بریم فلان جا اینجا اونجا بدون اینکه برای خودم معنی خاصی داشته باشه

ولی فقط میخوام سفر بریم

دارم به زور زندگی میکنم 

اینطور نیست که بکشه

اینطور نیست که خوبه

بریم خوش میگذره 

فقط دارم به زور خودمو میکشم انگار

نمیدونم 

شاید از وقتی که فهمیدم من باید تصمیم بگیرم

دیگه مثل قبل نیست که بقیه برنامه بچینن منم باهاشون برم

جدیدا هر چی میشه از همس میپرسم اینکارو بکنیم؟ نظرت جیه؟  شیرینی چی بخریم؟ 

من میتونم برم بیرون؟ 

خزعبلات

عزت نفس کوفتی باز

این همه مسئولیت رو دوش خودم گذاشتم حالم از همه شون بهم میخوره

حوصله هیشکی رو ندارم اصلا

آه

گفتم حوصله؟ 

اصلا نمیتونم این جمله ی حوصله ی هیشکی رو ندارم رو به کار ببرم اصلا!!! 

هیشکی؟ 

یعنی کی؟ 

مگه کسی بوده؟ 

مگه فقط خودم نیستم؟ 

فقط فقط خودم؟ 

داره آینده منو میترسونه

حالم خوش نیست با خودم

یه نوزادم بیاد؟ 

خدای من!!!! 

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۱۰/۰۱
گودنایت

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی